شعرکوهستان(شعرهای حمید ثابتی) | ||
|
میتوان پرنده رادرقفس زندانی کرد............. ولی نمیتوان پرواز را به بندکشید............... میتوان مسیرآب را عوض کرد........... ولی نمیتوان جلوی آب راگرفت........... میتوان گلهارادرپشت سیمهای فلزی محاصره کرد............ ولی نمیتوان رایحه ی آنهارابچنگ آورد.................... میتوان جسم رابه زنجیرکشید............ ولی نمیتوان روح واندیشه رابه اسارت برد.............. میتوان درختان را قطع کردوشاخه هایشان راشکست...... ولی نمیتوان به پائیزدستوردادکه ازبرگزاری جشنواره ی...... رنگین کمان رنگهای پائیزی دست بکشد............. میتوان زیبائیهارانادیده گرفت ............ ولی نمیتوان آنهارا محونمود............. نیلوفران آبی به احترام خورشیدگلبرگهای خودراهرصبحگاهان بیدارمی کنند.... وباغروب آفتاب همه راجمع می کنندوبخواب میروند........... مگرمیشودآنهاراازاین ضیافت الهی محروم ساخت........... مگرمیشودروشنائی رابرای همیشه درپشت تاریکی نگه داشت........ هنگامی که اراده ای شکل می گیردوعشقی متولدمیشودایستادگی......... درمقابل آن بیفایده میباشد.............. تنها عشق زانو نمی زند................ ومغلوب نمیشود.........
موضوعات مرتبط: 147 عشق زانو نمی زند....................، ، برچسبها: |
|